حرف با چاشنی عشق

حرف با چاشنی عشق

سلام به دوستان عاشق اینجا همه نوع حرفی میتونی بزنی از دلتنگیات، از عشقت،... از همه چی فقط کافی بهم ندا بدی تا تو هم نویسنده شی و بنویسی
حرف با چاشنی عشق

حرف با چاشنی عشق

سلام به دوستان عاشق اینجا همه نوع حرفی میتونی بزنی از دلتنگیات، از عشقت،... از همه چی فقط کافی بهم ندا بدی تا تو هم نویسنده شی و بنویسی

هنر گول زنی!

پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟»
دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم!»
تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار میزش
به او گفت: «من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟!»
پسر با صدای بسیار بلند گفت: «200 دلار برای یک شب!!؟ به نظرت زیاد نیست!!!»
وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد« من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص را گناهکار جلوه بدهم


نظرات 1 + ارسال نظر
الهه شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 08:34 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی قشنگ بود اجی ممنونم راستی صبحت بخیر

سلام الهه جونم
صبح تو هم بخیر عزیزم
خوشحالم که خوشت اومده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد